۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه

کنکور فوق، انگیزه ی به درد خوردن ...

سلام


از چند روز مونده به کنکور فوق، مثل همه مراحل نسبتا مهم زندگی ام، دچار تردید شدم


نمی دونستم باید برم سر جلسه یا نه ؟!!! می تونم تقریبا بگم که فقط به یک دلیل رفتم، اون هم اینکه پولی که برای ثبت نام دادم بیخود هدر نره

شب قبلش اصلا نخوابیدم و فقط صبح از ساعت 8 تا 11 تونستم یه کمی بخوابم، به خاطر همین هم بعد از ظهر که می رفتم به طرف حوزه امتحانی، یه کمی سرم درد می کرد

ولی درست پنج - شش دقیقه قبل از شروع امتحان، اتفاقی افتاد که باعث شد به این نتیجه برسم که انتخابم درست بوده و هنوز هم جای امید برای پیشرفت و بهتر شدن توی رشته خودم دارم؛

دو نفری که پشت سرم نشسته بودن، داشتن با هم صحبت می کردن و من هم نا خود آگاه وارد بحث اونها شدم، از من پرسیدن که آیا قبل از این هم کنکور ارشد دادم؟ و من هم واقعیت رو گفتم. گفتم که سه سال پیش قبل از فارغ التحصیلی کنکور ارشد دادم و قبول هم شدم ولی به دلیل اینکه تا شهریور نتونستم فارغ التحصیل بشم، مجاز به ثبت نام نبودم.

یکی از اونها از من پرسید که سخت ترین قسمت سؤال ها مربوط به کدوم درس بوده و من هم بدون هیچ ذهنیتی گفتم "تاریخ ادبیات" !!! و بعدش اضافه کردم که کلا من همیشه با تاریخ ادبیات مشکل دارم

بحث که به اینجا رسید نفر دوم گفت که یکی از اساتیدشون کل "تاریخ ادبیات عرب" رو توی یک کتاب خلاصه کرده و انتشارات دانشگاه تهران هم اون رو چاپ کرده ... بعد هم تعریف کرد که کتاب خیلی مفید و راحتیه و خیلی توی فهم "تاریخ ادبیات" کمک می کنه


برام جالب بود درسی که همیشه باهاش مشکل داشتم و ازش خوشم نمی اومد رو بشه اینقدر راحت توی یه کتاب خلاصه کرد*


بعد از اون صحبت ها امتحان رسما شروع شد و من که با یک ذهنیت مثبت شروع کرده بودم وقتی سؤال ها رو خوندم و دیدم که تقریبا پنجاه درصد موارد رو یادم میاد ، خیلی خوشحال شدم و امیدوار شدم که واقعا بتونم سال آینده قبول بشم

حالا کم کم دارم می فهمم که واقعا توی این رشته که انگار یه جورایی با گوشت و خون من آمیخته شده، جای پیشرفت زیادی دارم و می تونم بعد از فارغ التحصیلی هم مفید باشم

انشا ء الله




*تاریخ ادبیات عرب در دوره کارشناسی 16 واحده که منبع اصلی اون هم یک کتاب حدودا 1000 صفحه ایه و طبق معمول پر از اسم و تاریخ و ...



فعلا همین ... التماس دعا


هیچ نظری موجود نیست: